برای آشنایی با رنگ و چهارمضراب باید دانست، اگرچه این دو از نظر زمانی ارتباطی با یکدیگر ندارند، اما دارای ویژگیهای ذاتی مشابهی هستند که در آنها مشاهده میشود. هر دو نوعی نمایش ویژه از سوی نوازنده یا نوازندگان برای برانگیختن مخاطب به شمار میروند. با این حال، هدف از این برانگیختگی در این دو متفاوت است. ابتدا باید توضیح مختصری از مفهوم رنگ و چهارمضراب ارائه شود. سپس تشابهات و تفاوتهای میان این دو عنصر موسیقایی بررسی خواهد شد و در نهایت به نتیجهگیری خواهیم پرداخت. پس همراه ما باشید تا در این مقاله به دنیایی از جذابیتها و هنرهای موسیقی گام بگذاریم. درضمن اگر علاقهمند به آشنایی با موسیقی اصیل ایرانی هستید میتوانید از دوره آموزش دستگاه شناسی میفادو با تدریس دکتر فریبرز حمیدی نیز استفاده کنید.
رنگ در موسیقی چیست؟
رنگ و چهارمضراب، هر دو عناصری در موسیقی سنتی ایران هستند که هدف آنها برانگیختن احساسات شور و نشاط در مخاطب است، اما تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند.
رنگ یکی از اصلیترین فرمهای موسیقی دستگاهی است که معمولاً در پایان اجرای یک دستگاه بهعنوان خاتمهای شیرین و شادیبخش نواخته میشود. رنگ فاقد آواز است و توسط نوازنده و ساز اجرا میگردد. ضرب غالب در رنگ، شش هشتم است. رنگ یکی از قدیمیترین فرمهای موسیقی سنتی به شمار میرود؛ زیرا هنر رقص که تنها شکل رایج در موسیقی سنتی بوده، سابقهای طولانی در ایران دارد. هنرمندان بزرگی همچون درویش خان، حبیب سماعی، رکنالدین مختاری، فرامرز پایور و دیگران، رنگهای معروفی را خلق کردهاند.
در مقابل، چهارمضراب نوعی ریتم تند و پرشور در موسیقی ایرانی است که معمولاً پس از اجرای آهنگهای اصلی یک دستگاه نواخته میشود تا با برانگیختن هیجان در مخاطب، فضا را برای رنگ آماده کند. چهارمضراب میتواند آوازی یا بیآواز باشد و هدف آن ایجاد شور و نشاط در مخاطب است. این ریتم پرانرژی، مقدمهای برای پایان شاد و سرزنده یک دستگاه موسیقی است.
چهار مضراب چیست؟
در موسیقی دستگاهی ایران، “چهارمضراب” یک قطعه پرانرژی و تند است که معمولاً پس از اجرای گوشههای اصلی یک دستگاه نواخته میشود. این قطعه بیآواز است و توسط نوازنده با ضرب شش هشتم و ریتم ثابت اجرا میگردد. چهارمضراب سریعترین بخش اجرای یک دستگاه محسوب میشود و هدف آن برانگیختن شور و هیجان در مخاطبان است.
چهارمضراب دارای سه ویژگی اصلی است: سرعت بالا، ضرب ثابت، و نمایش تبحر و مهارت نوازنده. از نظر گام و روند اجرا، چهارمضراب با درآمد مقایسه میشود، اما تفاوت آنها در سرعت اجراست؛ چهارمضراب بسیار تندتر از درآمد نواخته میشود.
در مورد کاربرد چهارمضراب، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی آن را تمرینی برای نوازنده میدانند، برخی آن را وسیلهای برای برانگیختن احساسات شور و هیجان در مخاطبان میبینند، و عدهای دیگر آن را صرفاً بستری برای نمایش مهارت نوازنده میپندارند.
پس از اجرای چهارمضراب، معمولاً رنگ که یکی از اصلیترین فرمهای موسیقی دستگاهی است، نواخته میشود تا اجرای دستگاه با یک خاتمه شاد و شیرین به پایان برسد.
تفاوت رنگ و چهارمضراب
رنگ و چهارمضراب در موسیقی ایرانی تفاوتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند.
رنگها قطعاتی از پیش آماده و ساخته شده هستند که توسط هنرمندان اجرا میشوند. این قطعات بر اساس آثار پیشین یا با الهام از موضوعات مختلف ساخته شده و در اجراها به صورت ثابت و تکرارشونده نواخته میشوند.
در مقابل، چهارمضرابها به شکل بداهه و آنی توسط نوازنده اجرا میگردند و بر پایه تکنیکها و مهارتهای خاص وی شکل میگیرند. نوازنده به تنهایی و بدون همراهی دیگر نوازندگان، چهارمضراب را با تمرکز بر ریتم و تکنیکهای ویژه به صورت دقیق و حساس اجرا میکند.
چهارمضرابها با نواختن سریع و پرانرژی، حس تازگی و پویایی را به مخاطبان منتقل میکنند. این اجراهای ریتمیک و جذاب، شور و هیجان را در مخاطبان برمیانگیزند و آنان را به وجد میآورند. بدین ترتیب، چهارمضرابها با ایجاد یک برخورد ریتمیک پویا، بخش مهم و اساسی از تجربه موسیقی دستگاهی را شکل میدهند.
در مجموع، رنگها آثار از پیش تعیین شده و چهارمضرابها اجراهای بداهه و آنی هستند که تفاوت عمده میان این دو عنصر موسیقایی را رقم میزنند.
قدمت قطعه رنگ موسیقی ایرانی
بر اساس دیدگاه متخصصان موسیقی، رنگ یکی از قدیمیترین شکلهای موسیقی سنتی ایرانی به شمار میرود. این فرم موسیقایی تنها شکلی بوده که در گذشته برای رقص در موسیقی ایران مورد استفاده قرار میگرفته است و از این رو از اهمیت ویژهای برخوردار است.
قدمت رنگ به دوران پیش از مشروطه بازمیگردد، زمانی که اجراهای موسیقی عمدتاً در محیطهای خصوصی مانند دربارها و خانههای اشراف برگزار میشد. اما پس از دوره مشروطه، برنامهها و کنسرتهای موسیقی به صورت عمومیتر برگزار شدند و مردم عادی نیز امکان حضور و تماشای این اجراها را پیدا کردند.
بنابراین میتوان گفت که رنگ با قدمتی طولانی، یکی از کهنترین اشکال موسیقی سنتی ایران است که در گذشته تنها برای رقص مورد استفاده قرار میگرفته و پس از مشروطه به مردم عامه نیز راه یافته است.
معنای لغوی چهارمضراب
درباره معنای “چهارمضراب”، توضیحات متنوعی وجود دارد. بهعنوانمثال، علیاکبر دهخدا در لغتنامهاش مینویسد: این نام به دلیل این است که نوازنده در حین نواختن تار، بر چهار سیم آن مضراب میزند. از طرفی خاچی خاص یک، پژوهشگر موسیقی و موسیقیشناس ایرانی – ارمنی، میگوید: به دلیل اینکه سیمهای ساز تار بهصورت جفت تعبیه شدهاند و در زمان نوازندگی چهارمضراب، دو جفت سیم زیر و دو جفت سیم بمتر بهصورت همزمان زخمه زده میشود، این نام برای این نوع نوازندگی انتخاب شده است.
ژان دورینگ، موسیقیدان و خاورشناس، معتقد است: این نام به دلیل نواختن چهار ضربه با مضراب بر روی یک سیم است و برونو نتل، موسیقیشناس قومی اهل چکسلواکی، اظهار میکند: این شیوه بهقدری سریع نواخته میشود که به نظر میرسد چهار نفر همزمان مضراب بر سازهایشان میزنند.
تاریخچه چهار مضراب
در مورد ریشه و معنای واژه “چهارمضراب” در موسیقی ایرانی، توضیحات متعددی از سوی اساتید و پژوهشگران ارائه شده است:
علی اکبر دهخدا در لغت نامه خود می نویسد که این نام به این دلیل انتخاب شده که نوازنده هنگام نواختن ساز تار، بر چهار سیم آن مضراب می زند.
اما خاچیخ اچاریان، موسیقی شناس ایرانی-ارمنی، دیدگاه متفاوتی دارد. او معتقد است چون سیم های تار به صورت جفت تعبیه شده اند، در زمان نوازندگی چهارمضراب، دو جفت سیم زیر و دو جفت سیم بم، همزمان زخمه زده می شوند و به همین دلیل این نام برای آن برگزیده شده است.
ژان دورینگ، موسیقیدان و خاورشناس، نظر دیگری را مطرح می کند. از نظر او، چهارمضراب به دلیل نواختن چهار ضربه با مضراب بر روی یک سیم، این نام را گرفته است.
در نهایت، برونو نتل، موسیقی شناس قومی چکسلواکیایی، اظهار می دارد که این شیوه نواختن آنقدر سریع است که گویی چهار نفر همزمان مضراب بر سازهای خود می زنند و از همین رو به چهارمضراب موسوم شده است.
بنابراین همانطور که مشاهده می شود، دیدگاه های متفاوتی در خصوص چرایی نامگذاری “چهارمضراب” در میان صاحبنظران موسیقی ایرانی وجود دارد.
سخن پایانی
آشنایی با رنگ و چهارمضراب در موسیقی ایرانی، نه تنها ما را به عمق و زیبایی های این هنر اصیل نزدیک می کند، بلکه فرصتی بی نظیر برای درک تنوع و غنای اندیشه ها و احساسات انسانی پیش روی ما می گذارد. در حقیقت، هر نوع رنگ و هر گونه چهارمضراب، دارای زبان و ابزار منحصربفردی است که برای بیان احساسات، افکار و ایده های خاص به کار گرفته می شود. بنابراین، آشنایی با این دو عنصر مهم، به مخاطب این امکان را می دهد تا با جهان درونی و بیرونی خویش پیوند برقرار کرده و تجربه ای استثنایی از هنر و زندگی را کسب نماید.
آشنایی با رنگ و چهارمضراب، درهای جدیدی را به روی ما می گشاید تا به عمیق ترین لایه های احساسات انسانی نفوذ کرده و زوایای پنهانی از هنر موسیقی را برای خود آشکار سازیم. ادراک این دو عنصر، ما را قادر می سازد تا با جهانی رنگارنگ از معانی، تصاویر و حالات روحی مواجه شده و ارتباطی پایدار با جوهره اصیل هنر موسیقی برقرار کنیم.